درسنامه مغالطه توسل به احساسات
اینجا می خوام دربارۀ مغالطه توسل به احساسات حرف بزنم. عواطف و احساسات نقش مهمی توو زندگی ما دارن. این عواطف و احساسات بخشی از وجود ما هستن و نباید اون ها رو نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم اما این احساسات وقتی ازشون سواستفاده بشه و عقل رو تحت الشعاع قرار بدن، مشکل به وجود میاد؛ پس این مغالطه وقتی به وجود میاد که از احساسات افراد سواستفاده بشه (بدون ذکر دلیل های عقلانی و معتبر) مثال های کتاب مثال های ساده و روتینی هستن. منم چند تا مثال اضافه می کنم:
مثال هایی از مغالطه توسل به احساسات:
۱. چلوکباب دادن در انتخابات
۲. به کارمندانی که با ما همکاری کنند و از اعتراض خود نسبت به اخراج این کارمند دست بردارند، یک ماه مرخصی با حقوق تعلق می گیرد.
- یکی از مسئولان سیاسی کشور: اگر قوه قضائیه دوست مرا آزاد نکند، افشاگری خواهم کرد.
نکته: توجه کن که هر مغالطه ای که در اثر عوامل روانی ایجاد بشه، لزوما مغالطهٔ توسل به احساسات نیست.
بریم که تست خونمون افتاد!!
«مربی سوارکاری بعد از چند جلسه تمرین با شاگرد خود پس از اینکه دید شاگردش به یک اسب علاقه مند شده، آن اسب را دو برابر قیمت به شاگردش فروخت» مغالطه به کار رفته در اینجا کدام است؟
۱) تله گذاری 2) بزرگ نمایی ۳) توسل به احساسات ۴) مسموم کردن چاه
پاسخ: گزینه 3
چون خریدن اسب توسط شاگرد صرفا بر اساس علاقه بوده، پس احساسی عمل کرده است؛ بنابراین مغالطه توسل به احساسات است.
دیدگاهتان را بنویسید